دو روی سکه «رندان مست» چندان شباهتی به هم ندارند. یک روی این سکه حاشیههاست که از قضا جزو پرسروصداترینها در کارنامه محمدرضا شجریان است. روی دیگر، متن ماجراست که جزو معمولیترین آثار او است. بازخوانی آخرین آلبوم گروهنوازی «شهناز» با صدای محمدرضا شجریان و سرپرستی مجید درخشانی، علیالقاعده باید ناظر به دو بخش متن و حاشیه باشد.
۱- شاید «رندان مست» پرفروشترین کار محمدرضا شجریان شود. هر کس توی این چند روزه به سیدیفروشیها و کتابفروشیها سری زده و سراغ آخرین آخرین آلبوم شجریان را گرفته، قطعا ملتفت ماجرا شده است. رندان مست دلیلی برای تبدیل شدن به پرفروشترین آلبوم محمدرضا شجریان را ندارد، احتمالا جز حاشیهها.
ماجرای اعتراض شجریان به پخش آثارش در تلویزیون در بحبوحه مسائل بعد از انتخابات و حمله برخی سایتهای آنچنانی سیاسی علیه او و البته برخی اظهارنظرهای مسئولان صدا و سیما و زیر سوال بردن کارنامه استاد، شرایطی را فراهم آورد که خرید و فروش «رندان مست» جنبههای فرامتنی پیدا کند.بسیاری از آنهایی که تابهحال یک بار هم کار موسیقی اصیل (سنتی) ایرانی نخریده بودند، این بار سیدی استاد را در سیدیفروشیها سراغ گرفتند، تا از لج «بعضیها» هم که شده رکورد فروش را همان هفته اول بزنند. وقتی به جای «بیداد» و «شب سکوت کویر» و «چشمه نوش» و بقیه شاهکارها، در تاریخ ثبت شود که «رندان مست» همه رکوردها را برای خود ثبت کرده، لابد یک مسائلی در میان بوده است.
۲-رندان مست، ضبط و ویرایش شده اجرای پاییزی شجریان با گروه شهناز است. گروه شهناز بیش از آنکه در ذهن میگنجید جوان بودند. هضم این قضیه کار چندان سادهای نبود که به جای محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان و حسین علیزاده و کیهان کلهر و... جوانان ۳۰، ۳۵ سالهای را ببینیم که قرار بود جواب آواز شجریان را بدهند. البته سابقه ساز و آواز شجریان با ۳۰، ۳۵ سالهها سابقه بدی نبود. بهترین کارهای کارنامه شجریان اجراها در همین سن و سال است. (فایل تصویری ساز و آواز ابوعطای لطفی و شجریان را به یاد بیاورید. بعید است سنشان از ۳۰ سال بیشتر باشد، اما کار جزو پختهترین کارهای این دو نفر است.) اما فاصله میان نوازندگان و شجریان بیش از این حرفها بود.گروه شهناز دستچینشده بهترین نوازندگانی بودند که سالها مجید درخشانی در گروه خورشید با آنها کار میکرد. البته عدهای از اعضای خوب خورشید از همراهی با شهناز بازماندند. آنها با پیوستن به گروه شیدای لطفی، زیر بار تعهدی رفته بودند که به آنها اجازه نمیداد با کس دیگری جز محمدرضا لطفی کار کنند. به هر حال گروه شهناز هم مانند گروه خورشید و سایر گروههایی که مجید درخشانی با آنها کار میکرد نقطه قوت ویژهای داشت. گروهنوازیهای درخشانی به لحاظ رنگآمیزی و بازیهای ریتمیک حرف ندارد و انصافا در این مورد شهناز هم حرفی نداشت. اما در تکنوازیها تعدادی از اعضای گروه بد نبودند، اما تعدادی کمتر از حد انتظار به نظر میرسیدند؛ به خصوص در شرایطی که نشستن محمدرضا شجریان روی سن انتظارات را بیش از حد بالا میبرد.در اجرای صحنهای و آلبوم رندان مست، گروهنوازیها نهتنها بد نبود، بلکه ایراد خاصی هم نداشت. شاید ضعف ملودیک قطعات کمی به چشم میخورد، اما در کار خوب گروهنوازی و در هماهنگی کامل و شور ریتمیکی که ایجاد میکرد، هیچ کس تردیدی نداشت و ندارد. اما مساله تکنوازیها بود که چندان راضیکننده نبود. خود شجریان اما همواره از گروه با جدیت دفاع کرده است. او در بروشور آلبوم نوشته است: «انگیزه تشکیل گروه شهناز نیازی بود که سالها به گروه بزرگ سازهای ایرانی با تنظیمات چندصدایی و با رنگهای بیشتر احساس میشد. از طرفی نوازندگان تحصیلکرده، توانا، پرانگیزه و جوانی هم به عرصه موسیقی اصیل وارد شده بودند که جز با تشکیل ارکسترهای بزرگتر بهرهگیری از هنر ایشان میسر نبود.بنابراین با کمک و همفکری دوست دیرینه هنرمندم آقای مجید درخشانی که علاقه وافری به این موضوع داشتند، نوازندگان انتخاب و دعوت شدند.» او همان موقعها هم در گفتوگویی اذعان کرد گروه ضعفهای اساسی دارد و گفت طبیعی است که نوازندگان جوان نتوانند از پس جواب آواز بربیایند. اما ای کاش برنامه به گونهای تنظیم میشد که تنها دو، سه نفری که خوب ساز میزدند، جواب آواز میدادند (مثل خود درخشانی و رامین صفایی که انصافا از پس سنتور و بمساز -هر دو- خوب برآمدند).ولی به هر حال نباید اینقدر بیرحمانه ارزش کار اعضای جوان گروه شهناز را زیر سوال برد. اجرای بینقص چهارمضرابها و تنظیم خوب مجید درخشانی جزو قابلیتهای بالایی بود که کار در فضاسازی داشت؛ فضایی که در این چند سال اخیر به خاطر کوچک بودن ارکسترها کمتر شاهد آن بودهایم؛ فضایی که برای لحظاتی یادآور خاطره خوب «در خیال» بود و...
۳- کنسرت پاییزی گروه شهناز البته نکات مهم دیگری هم داشت که توی آلبوم ردی از آنها نیست. ولی به هر حال شنیدن دوباره حال و هوای اجرای زنده را برای آدم زنده میکند که نقل آن خالی از لطف نیست. همان موقع برگزاری کنسرت در نقدی در این باره نوشته بودم: مسائل دیگری هم در این میان وجود داشت که رگههایی از امید را در جان و روح علاقهمندان موسیقی اصیل ایرانی به وجود آورد.نام مژگان شجریان را پیشتر با عنوان طراح صحنه کنسرتها و گرافیست آلبومها زیاد دیده بودیم، اما مژگان شجریان این بار در قامت نوازنده سه تار روی صحنه حضور یافت تا نویددهنده ظهور شجریانی دیگر پس از همایون در عالم موسیقی ما باشد. اگرچه مژگان چندان در عرصه نوازندگی درخشان ظاهر نشد و حتی موقع تکنوازی، چندجایی ایرادهایی به گوش آمد اما همخوانی مختصر او در بخش پایانی مرغ سحر، آنقدر خوب بود که کفایت کند و میان صدای جمع همخوانان ویژه به نظر برسد.آنقدر که آه از نهاد بنده و خیلی از حاضران در سالن دربیاورد کهای کاش مژگان شجریان در این کنسرت یا هر کنسرت دیگری در ایران یا حتی خارج از ایران، به عنوان همخوان به موسیقی ایرانی معرفی میشد، شجریانی دیگر که علاوه بر صلابت هنری شجریانها، در صدایش ظرافتی همانند پدر و برادر خود دارد.
۴- «رندان مست» شامل قطعاتی چون زنگ شتر برگرفته از ردیف میرزا عبدالله، ساز و آواز، تصنیف چشم یاری از ساختههای شجریان با تنظیم مجید درخشانی روی غزلی از حافظ، ساز و آواز، تصنیف باد صبا ساخته حسامالسلطنه مراد و با شعری از ملکالشعرای بهار، آواز شوشتری، چهارمضراب بیداد و تصنیف رندان مست از ساختههای مجید درخشانی روی غزلی از مولانا در دستگاه همایون است.درباره هر کدام از این قطعات باید به تفصیل نقد نوشت، اما به دو دلیل این نقد مفصل موکول به هفته بعد میشود. نخست آنکه مجال این صفحه محدود است و دوم به دلیل آنکه به دلیل استقبال زیاد مردم، هنوز موفق نشدهام سیدی را تهیه کنم و برای نوشتن این یادداشت بیشتر از حافظهام کمک گرفتهام. ولی با رجوع به همین حافظهای که از اواخر مهرماه پارسال تا الان باقیمانده باید معترف شوم که «رندان مست» جزو کارهای خوب و البته ماندگار استاد است؛ حتی اگر نقدهایی هم به بخشهایی از آن داشته باشیم.
۱- شاید «رندان مست» پرفروشترین کار محمدرضا شجریان شود. هر کس توی این چند روزه به سیدیفروشیها و کتابفروشیها سری زده و سراغ آخرین آخرین آلبوم شجریان را گرفته، قطعا ملتفت ماجرا شده است. رندان مست دلیلی برای تبدیل شدن به پرفروشترین آلبوم محمدرضا شجریان را ندارد، احتمالا جز حاشیهها.
ماجرای اعتراض شجریان به پخش آثارش در تلویزیون در بحبوحه مسائل بعد از انتخابات و حمله برخی سایتهای آنچنانی سیاسی علیه او و البته برخی اظهارنظرهای مسئولان صدا و سیما و زیر سوال بردن کارنامه استاد، شرایطی را فراهم آورد که خرید و فروش «رندان مست» جنبههای فرامتنی پیدا کند.بسیاری از آنهایی که تابهحال یک بار هم کار موسیقی اصیل (سنتی) ایرانی نخریده بودند، این بار سیدی استاد را در سیدیفروشیها سراغ گرفتند، تا از لج «بعضیها» هم که شده رکورد فروش را همان هفته اول بزنند. وقتی به جای «بیداد» و «شب سکوت کویر» و «چشمه نوش» و بقیه شاهکارها، در تاریخ ثبت شود که «رندان مست» همه رکوردها را برای خود ثبت کرده، لابد یک مسائلی در میان بوده است.
۲-رندان مست، ضبط و ویرایش شده اجرای پاییزی شجریان با گروه شهناز است. گروه شهناز بیش از آنکه در ذهن میگنجید جوان بودند. هضم این قضیه کار چندان سادهای نبود که به جای محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان و حسین علیزاده و کیهان کلهر و... جوانان ۳۰، ۳۵ سالهای را ببینیم که قرار بود جواب آواز شجریان را بدهند. البته سابقه ساز و آواز شجریان با ۳۰، ۳۵ سالهها سابقه بدی نبود. بهترین کارهای کارنامه شجریان اجراها در همین سن و سال است. (فایل تصویری ساز و آواز ابوعطای لطفی و شجریان را به یاد بیاورید. بعید است سنشان از ۳۰ سال بیشتر باشد، اما کار جزو پختهترین کارهای این دو نفر است.) اما فاصله میان نوازندگان و شجریان بیش از این حرفها بود.گروه شهناز دستچینشده بهترین نوازندگانی بودند که سالها مجید درخشانی در گروه خورشید با آنها کار میکرد. البته عدهای از اعضای خوب خورشید از همراهی با شهناز بازماندند. آنها با پیوستن به گروه شیدای لطفی، زیر بار تعهدی رفته بودند که به آنها اجازه نمیداد با کس دیگری جز محمدرضا لطفی کار کنند. به هر حال گروه شهناز هم مانند گروه خورشید و سایر گروههایی که مجید درخشانی با آنها کار میکرد نقطه قوت ویژهای داشت. گروهنوازیهای درخشانی به لحاظ رنگآمیزی و بازیهای ریتمیک حرف ندارد و انصافا در این مورد شهناز هم حرفی نداشت. اما در تکنوازیها تعدادی از اعضای گروه بد نبودند، اما تعدادی کمتر از حد انتظار به نظر میرسیدند؛ به خصوص در شرایطی که نشستن محمدرضا شجریان روی سن انتظارات را بیش از حد بالا میبرد.در اجرای صحنهای و آلبوم رندان مست، گروهنوازیها نهتنها بد نبود، بلکه ایراد خاصی هم نداشت. شاید ضعف ملودیک قطعات کمی به چشم میخورد، اما در کار خوب گروهنوازی و در هماهنگی کامل و شور ریتمیکی که ایجاد میکرد، هیچ کس تردیدی نداشت و ندارد. اما مساله تکنوازیها بود که چندان راضیکننده نبود. خود شجریان اما همواره از گروه با جدیت دفاع کرده است. او در بروشور آلبوم نوشته است: «انگیزه تشکیل گروه شهناز نیازی بود که سالها به گروه بزرگ سازهای ایرانی با تنظیمات چندصدایی و با رنگهای بیشتر احساس میشد. از طرفی نوازندگان تحصیلکرده، توانا، پرانگیزه و جوانی هم به عرصه موسیقی اصیل وارد شده بودند که جز با تشکیل ارکسترهای بزرگتر بهرهگیری از هنر ایشان میسر نبود.بنابراین با کمک و همفکری دوست دیرینه هنرمندم آقای مجید درخشانی که علاقه وافری به این موضوع داشتند، نوازندگان انتخاب و دعوت شدند.» او همان موقعها هم در گفتوگویی اذعان کرد گروه ضعفهای اساسی دارد و گفت طبیعی است که نوازندگان جوان نتوانند از پس جواب آواز بربیایند. اما ای کاش برنامه به گونهای تنظیم میشد که تنها دو، سه نفری که خوب ساز میزدند، جواب آواز میدادند (مثل خود درخشانی و رامین صفایی که انصافا از پس سنتور و بمساز -هر دو- خوب برآمدند).ولی به هر حال نباید اینقدر بیرحمانه ارزش کار اعضای جوان گروه شهناز را زیر سوال برد. اجرای بینقص چهارمضرابها و تنظیم خوب مجید درخشانی جزو قابلیتهای بالایی بود که کار در فضاسازی داشت؛ فضایی که در این چند سال اخیر به خاطر کوچک بودن ارکسترها کمتر شاهد آن بودهایم؛ فضایی که برای لحظاتی یادآور خاطره خوب «در خیال» بود و...
۳- کنسرت پاییزی گروه شهناز البته نکات مهم دیگری هم داشت که توی آلبوم ردی از آنها نیست. ولی به هر حال شنیدن دوباره حال و هوای اجرای زنده را برای آدم زنده میکند که نقل آن خالی از لطف نیست. همان موقع برگزاری کنسرت در نقدی در این باره نوشته بودم: مسائل دیگری هم در این میان وجود داشت که رگههایی از امید را در جان و روح علاقهمندان موسیقی اصیل ایرانی به وجود آورد.نام مژگان شجریان را پیشتر با عنوان طراح صحنه کنسرتها و گرافیست آلبومها زیاد دیده بودیم، اما مژگان شجریان این بار در قامت نوازنده سه تار روی صحنه حضور یافت تا نویددهنده ظهور شجریانی دیگر پس از همایون در عالم موسیقی ما باشد. اگرچه مژگان چندان در عرصه نوازندگی درخشان ظاهر نشد و حتی موقع تکنوازی، چندجایی ایرادهایی به گوش آمد اما همخوانی مختصر او در بخش پایانی مرغ سحر، آنقدر خوب بود که کفایت کند و میان صدای جمع همخوانان ویژه به نظر برسد.آنقدر که آه از نهاد بنده و خیلی از حاضران در سالن دربیاورد کهای کاش مژگان شجریان در این کنسرت یا هر کنسرت دیگری در ایران یا حتی خارج از ایران، به عنوان همخوان به موسیقی ایرانی معرفی میشد، شجریانی دیگر که علاوه بر صلابت هنری شجریانها، در صدایش ظرافتی همانند پدر و برادر خود دارد.
۴- «رندان مست» شامل قطعاتی چون زنگ شتر برگرفته از ردیف میرزا عبدالله، ساز و آواز، تصنیف چشم یاری از ساختههای شجریان با تنظیم مجید درخشانی روی غزلی از حافظ، ساز و آواز، تصنیف باد صبا ساخته حسامالسلطنه مراد و با شعری از ملکالشعرای بهار، آواز شوشتری، چهارمضراب بیداد و تصنیف رندان مست از ساختههای مجید درخشانی روی غزلی از مولانا در دستگاه همایون است.درباره هر کدام از این قطعات باید به تفصیل نقد نوشت، اما به دو دلیل این نقد مفصل موکول به هفته بعد میشود. نخست آنکه مجال این صفحه محدود است و دوم به دلیل آنکه به دلیل استقبال زیاد مردم، هنوز موفق نشدهام سیدی را تهیه کنم و برای نوشتن این یادداشت بیشتر از حافظهام کمک گرفتهام. ولی با رجوع به همین حافظهای که از اواخر مهرماه پارسال تا الان باقیمانده باید معترف شوم که «رندان مست» جزو کارهای خوب و البته ماندگار استاد است؛ حتی اگر نقدهایی هم به بخشهایی از آن داشته باشیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر