۱۳۹۱ خرداد ۲۹, دوشنبه

کنار دوستان شمعی رو به یاد ندا روشن کردیم.ما بسیاریم وهرگز کم نخواهیم شد"تو با نگات چی میخواستی بگی ندا؟"

تو با نگات چی میخواستی بگی ندا؟/من خفه خون نمیگیرم این صدا..

جاری تویه کوچه پـس کو چه های شهر/از خون تو قرمز سنگ فرشا..

بخواب چشاتو رو هم بذار ندا/دیگه ترسی نداری چی میشه فردا..

بخواب که اگه منو ما بیداریم/اسم تو تکثیر میشه تو خیابونا..

دست از خونش بردارین بند نمیاد/این خون هزار ساله که جاریه..

این خون ندا نیست خون وطن/وطن غریب ،وطنی که بی کفنه..

وطنی که هر دشمنی رو فراری دادن/با آدمایی که حتی با خودشون بدن..

چه انتظاریه که کسی مثل ندا رو/نکشن و به گلوله نبندن..

من ولی اما اگر شاید/د یگه نمیگم فقط یه چیز باید..

من حقمو میخوام و صد تا مثه ندا/تو خیا بونن همه یک صدا..

بکشید مارو حق گرفتنیه/حق میمونه ناحقه که رفتنیه..

تا وقتی که کسی حقمون رو نداده/هر روز هرشب همین بساطه..

۱ نظر:

  1. مرگ برخامنه ای . مرگ برخمینی. مرگ براسلام.

    پاسخحذف