بعد از تهدیدات حزب جمهوری نسبت به بنی صدر و همچنین بسته شدن روزنامه انقلاب اسلامی، میزان، و پنج نشریه دیگر و هم سو توهین به مصدق در تلویزیون دراوایل جنگ ایران و عراق و ظاهر شدن نشانه های کودتا از طرف حزب جمهوری (رفسنجانی، خامنه ای وبهشتی و ...) ، بنی صدر در نامه ای به آقای خمینی که به وسیله آیت الله پسندیده به دست او می رساند، سخت او را بباد انتقاد می گیرد: "...شما یک رئیس جمهوری ضعیف، یک دولت ناتوان، یک مجلس مطیع، یک دستگاه قضایی وسیله تهدید و نابودی مخالفان را می خواهید. به خلاف گفته شما این حزب جمهوری است که دین و ملت و شما را بباد می دهد و شما رهبری ملتی را به ریاست حزب مشتی قدرت طلب فاسد فروخته اید. بسیار کوشیدم و هنوز نیز می کوشم رهبری این انقلاب صدمه نبیند اما شما خودکشی تدریجی کردید، بیان انقلاب را از بین بردید." بنی صدر در انتهای این نامه تاریخی می افزاید که: "ریاست جمهوری و فرماندهی کل قوا به چکار من می آید؟ از ابتدا گفته ام که این مقامها را برای حداکثر تلاش بخاطر نجات کشور و انقلاب می پذیرم و هنوز نیز باید دوباره تکرار کنم که مرا بدانها دلبستگی نیست.
آقای خمینی از خواندن نامه آنقدر خشمگین می شود که در همان لحظه از احمد، پسرش، کاغذ و قلم می خواهد و فرمان عزل او را از فرماندهی کل قوا صادر می کند و فرمان ساعت ده و نیم شب از رادیو پخش می شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر