به یاد محمد مختاری" آخرین یادگارت از سبزینهٔ زندگی هنوز به دستگیرهی در است"
خورشید با ماست و من دست بند سبزم را دوباره محکم میبندم. انها ما را از شب می ترسانند,غافلند که خورشید در دستان ماست.ما رو به سحر ایستاده ایم,دوقدم مانده به صبح.به یاد محمد مختاری" آخرین یادگارت از سبزینهٔ زندگی محمد، هنوز به دستگیرهی در است"
دوقدم مانده به صبح.................
پاسخحذف