۱۳۸۸ مرداد ۲۶, دوشنبه

کروبی ماجرای ترانه موسوی را فاش کرد


موضوع احتمال تجاوز جنسي به ترانه موسوي و مرگ او به طور جدي مطرح است. ترانه موسوي دختري که 7 تير در تجمع مقابل مسجد قبا دستگير شد و به گفته شخصي ناشناس که در تماس با خانواده اش اعلام کرده بود که وي به علت تصادف دچار پارگي مقعد و رحم شده(به علت تصادف !!!???) و در بيمارستان امام خميني کرج بستري است در اين بيمارستان ناپديد و به نقطه نامعلومي منتقل شده است و از سرنوشت او اطلاعي در دست نيست. به گزارش چريک آنلاين، به گفته يکي از بازداشتي‌هاي روز ياد شده که تا پيش از انتقال به کلانتري نوبنياد کنار ترانه موسوي بوده است، ترانه در روز دستگيري ظاهرش به هيچ عنوان حتي به تجمع کنندگان هم شبيه نبود موهايي بافته شده (بافت آفريقايي) داشته و برخلاف کساني که در تجمع ها از کفش ها ورزشي استفاده مي کنند کفش‌هايي پاشنه دار و ظاهري داشت که براي تعقيب و گريزهاي معمول تظاهرات‌ مناسب نبوده است. روز هفت تير ترانه موسوي ساعت 18 به همراه دخترها و پسرهاي ديگري که بازداشت شده بودند به وسيله نيروهاي بسيجي به ساختماني در حوالي حسينه ارشاد منتقل مي شود. آن‌ها تا ساعت 22:30 در اين ساختمان بازجويي و نگهداري مي شوند و بازجويي ترانه موسوي از همه طولاني‌تر مي‌شود. همه دخترها و پسرهايي که بازداشت شده اند ساعت 22:30 به غير از ترانه موسوي به کلانتري نوبنياد منتقل مي‌شوند و ترانه موسوي را همچنان در ساختمان يادشده نگهداري مي کنند. خانواده ترانه فرداي آن روز در حالي که بي خبر از دختر خود همه جا را جست‌وجو مي کردند از طريق يکي از بازداشت‌شدگاني که آزاد شده بود از وضعيت دختر خود آگاه مي‌شوند اما جست‌وجوي آن‌ها هيچ نتيجه‌اي در بر ندارد و پدر دندان‌ساز او بر اثر فشارهاي روحي ناشي از ناپديد شدن دخترش دچار ناراحتي قلبي مي‌شود و اکنون نيز در خانه بستري است. خانواده‌اش پس از مراجعه به کلانتري و گذشت چند روز موفق مي شوند ماشين ترانه را که در خيابان ميرداماد، کوچه داروخانه پارک شده بوده پيدا کنند و بالاخره چهارشنبه هفته گذشته فردي ناشناس با خانواده او تماس مي گيرد و مي گويد ترانه به علت پارگي مقعد و رحم در بيمارستان امام خميني کرج بستري شده است. خانواده ترانه به اين بيمارستان مراجعه مي کنند و هيچ اثر از ترانه نمي يابند. مسوولان بيمارستان بستري شدن ترانه موسوي را تكذيب مي كنند و تنها يكي از پرسنل مي گويد كه دختري را با موهاي بافته شده ديده است كه چند نفر با ظاهري به گفته او «حزب اللهي» بيهوش مي آورند و بيهوش مي برند. ممانعت خانواده ترانه موسوي از دادن اطلاعات درباره تشييع پيكر وي و چگونگي درگذشتش عجيب به نظر نمي رسد؛ چراكه تمامي خانواده هاي قربانيان حوادث اخير از سوي حكومت و وزارت اطلاعات تهديد مي شوند و به آنان گفته مي شود در صورتي كه تشييع پيكر عزيزانشان و مراسم كفن و دفن و ختم آنان با حضور مردم و با شيون و ناله برگزار شود مشكل حاد ديگري براي يكي ديگر از عزيزانشان اتفاق خواهد افتاد.


و اما مهدی کروبی و فاش کردن ماجرایی که فهمیدن ان سخت هم نبود


دبیركل حزب اعتمادملی ضمن اعتراض به توهین ، هتاكی و تهمت‏هایی كه‏از سوی مراكز و نهادهای مختلفی و به دنبل نگارش نامه‏ای نسبت به‏او شد گفت : "‌طی هفته‏اخیر حملات تندی نسبت به من وارد شد ، حملاتی كه‏از تریبون نماز جمعه و یا از سوی برخی از نمایندگان مجلس ، صدا و سیما و مطبوعات و وابستگان به نهادها و برخی از روحانیت مطرح شد كه من در برابر این مباحث گفته بودم كه چنانچه‏این روند ادامه پیدا كند من ناگفته‏هایی را بازگو خواهم كرد."‌ كروبی هم‏چنین از انگیزه‏انجام مصاحبه‏ای در واكنش به‏این مسائلی كه طرح شده سخن گفت و با اشاره به‏انتقاداتی كه به وی وارد شد گفت : "‌ پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم حوادثی در كشورمان رخ داد كه‏از نظر خشونت ، بی قانونی ، خودسری و دخالت افراد غیر مسئول به نام نظام و شبه نظامی‏و لباس شخصی‏ها امری بی سابقه بود و چنین است كه‏انسآن‏های مسئول ، دلسوز و آگاه باید احتیاط و تحفظ را كنار گذاشته و به هر صورتی كه صلاح می‏دانند اقداماتی انجام دهند كه مانع ازتكرار این حوادث شده و ریشه برخوردهای این چنینی خشكانده شود."‌ وی افزود :‌" در هر كجای دنیا ممكن است كه چنین حوادثی اتفاقی بیافتد كه در عرصه تظاهراتی جمعیتی را دستگیر كنند اما فكر نكنم كه چنین برخوردهایی صورت گرفته باشد كه گروهی را دستگیر كرده و آن‏ها را به مكآن‏های خاصی منتقل كنند و با آن‏ها هر رفتاری كه می‏خواهند انجام دهند. در واقع ابتدا افراد را به مكآن‏های نامعلومی‏منتقل كنند كه كه حتی ریاست قوه قضائیه و دادستان كل كشور كه بگویند این رفتارهایی كه‏انجام شده‏است زیر نظر زندآن‏های رسمی‏كه تحت نظر ما بوده روی نداده‏است و البته پس از مدتی مشخص شود كه زیر زمینی در وزارتخانه‏ای وجود داشته و یا اینكه در بازداشتگاه كهریزك ، كلانتری ، پایگاههای بسیج برخوردهایی صورت گرفته‏است."
كروبی خاطر نشان ساخت : "‌تمام این حوادثی كه روی داده‏است به علت اعتراض مردم به نتیجه یك انتخاب بوده‏است آیا باید با مردمی‏كه تنها از سرنوشت رای خود سوال می‏كنند چنین برخورد كرد ؟ در عرض چند روز تعدادی كشته شده و برخی آسیب دیده‏اند به طوری كه دندآن‏ها و سرها شكسته شده‏است و حتی چشمانی كور شده و برخی تحت شكنجه‏ها جان باخته‏اند. این درحالی است كه معمولا شكنجه‏ها برای گرفتن اعتراف با حساب و كتاب صورت می‏گیرد و حتی اگر آن فرد زیر شكنجه‏از حال برود او را به بیمارستان منتقل می‏كنند و باقی بازجویی را در حالی انجام می‏دهند كه‏او تحت درمان است. بنابراین از این جهت من می‏گویم كه خشونت‏هایی از سوی افرادی ناآگاه و بی تدبیر صورت گرفته كه بی سابقه‏است و البته‏این رفتارها در قبال افرادی بوده كه تنها به‏انتخاباتی اعتراض داشته‏اند."‌كروبی با ابراز تاسف از چنین برخوردهایی در نظام جمهوری اسلامی‏گفت : " به‏اندازه‏ای در این مدت رفتارهای غیرمنطقی و بی ضابطه‏انجام شده‏است كه وقتی هیات تحقیق و تفحص به خدمت رهبری گزارشی را از وضعیت پیش آمده می‏دهند ایشان برآشفته و حتی با عباراتی تند دستور تعطیلی بازداشت گاه كهریزیك را ارائه كردند كه‏البته‏اكنون نیز شاهد بركناری برخی از عامران و مسببان این حوادث هستیم."
وی با اشاره به‏اخباری كه به صورت مرتب از برخوردهای خشن و غیر معمول با معترضان به‏انتخابات به‏او می‏رسید گفت : " ما هر روز اخباری را از نحوه برخورد با مردم دریافت می‏كردیم اخباری كه همین افرادی كه مورد ضرب و شتم قرار گرفته‏اند نزد من می‏آمدند و بیان می‏كردند. رفتارهای خشونت آمیزی كه با زنان و مردان صورت گرفته‏است مانند آنكه هنگامی‏كه به منزل زن جوانی مراجعه كرده‏اند تا او را بازداشت كنند این زن را در مقابل چشمان مادرش به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده‏اند و این زن هنگامی‏كه هیات بررسی تحقیق و تحفص از وضعیت زندانیان اخیر را در زندان می‏بیند با شجاعت مقابل آن‏ها می‏ایسند و نسبت به‏این رفتار اعتراض می‏كند. من بسیار متاثر شدم از چنین برخوردهایی كه تحت لوای نظام جمهوری اسلامی‏انجام می‏شود ،‌هر خواننده‏ای می‏تواند خودش را جای ان مادری بگذارد كه دخترش را مقابل چشمانش مورد ضرب و شتم قرار داده‏اند."
وی با اشاره به برخورد ساواك در دوران مبارزات انقلابی گفت : " هنگامی‏كه در دوران مبارزه به منزل من می‏آمدند تا مرا بازداشت كنند گاهی اوقات خانم كروبی با تندی برخورد می‏كرد كه‏ان‏ها تنها می‏گفتند كه سفارش كنید كه‏ایشان حرمت ما را نگه دارد و یا در پروند یكی از بزرگان هست كه وقتی به منزلش می‏آمدند تا بازداشتش كنند همسرش تندی می‏كند كه تنها به‏او تذكر می‏دهند ولی اكنون شاهد ان هستیم كه دختری را در مقابل چشم مادرش كتم می‏زنند و از این جهت می‏گویم چنین برخوردهایی در كشورمان بی سابقه‏است." كروبی با اشاره به‏اینكه بارها از طریق نامه و مصاحبه‏این مطالب را بیان كرده‏است گفت :‌" من این مسائل را طی نامه‏ای به ریاست محترم قوه قضائیه ، وزیر سابق اطلاعات و دیگر مسئولان یادآور شده و یا در مصاحبه‏ها به صورت مكرر بیان كرده‏ام تا شاید با توجهی كه نسبت به‏این رفتارها می‏شود مانع از تكرار ان شوند ولی بعد از مدتی اخباری به من درباره‏ازار جنسی بازداشت شدگان رسید كه به علت ناراحتی شدید از این موضوع نامه‏ای را به صورت محرمانه به رییس قوه قضائیه نوشتم. در همان نامه هم نگفتم كه حتما چنین اتفاقی روی داده‏است بلكه گفتم كه شایعه شده كه چنین ماجرایی روی داده و افرادی از آشنایان خودمان نیز این مطلب را گفته‏اند و تاكید كردم كه‏انشاء الله‏اخباری دروغ و شایعه باشد ولی باید این اخبار بررسی شود تا اگر شایعه‏ای بیش نیست كه همه‏از رفتارها و عملكردها با قاطعیت دفاع كنیم ولی اگر هم در مواردی چنین اتفاقی روی داده‏است بگوییم كه عاملان این قضیه جز نیروهای خودسر بوده‏اند كه باید معرفی و مطابق قانون مجازات شوند تا اینكه ساحت مقدس جمهوری اسلامی‏ایران را از چنین مباحثی پاك كنیم كه چنین موضوعی در تاریخ ثبت نشود و شاخ و برگ فراوانی به‏ان داده شود و از سوی دیگر خون بچه‏هایی كه در این راه كشته شده‏اند تضییع گردد."
كروبی افزود : "‌من در این نامه تاكید كردم كه‏اگر هم چنین اتفاقی روی نداده‏است و ثابت شد كه‏این چنین نبوده‏از زبان ما كه خودمان به‏انتخابات معترض بوده‏ایم مطرح شود تا حداقل عده‏ای باور كنند." كروبی با اشاره به برخوردهایی كه در واكنش به‏انتشار چنین نامه‏ای صورت گرفت گفت : "‌بیش از ده روز منتظر پاسخ نامه‏ام بودم ولی به من خبری نرسید و بنابراین این نامه را علنی كردم و در این میان جمعیت بسیاری از دلسوزان نظام مرا تحسین كردند و برخی هم دوستانه‏انتقاداتی را مطرح كردند كه من نیز استقبال كردم ولی در همین راستا برخی از تریبون نماز جمعه ،‌مجلس ، وابستگاه به نهادهای نظامی‏، سایتها و خبرگزاری‏ها ، مطبوعات و صدا و سیما به بنده فحاشی كردند. ولی از این میان آنچه بیش از همه تاسف مرا برانگیخت مطالبی بود كه‏از تریبون نماز جمعه علیه من مطرح شد و تریبون مقدس نماز جمعه كه باید در آن دردهای مردم گفته شود و از حقوق آن‏ها دفاع شود به تریبونی برای فحاشی علیه فردی تبدیل شد. چنین برخوردهایی در حالی نسبت به بنده صورت گرفت كه من تنها با نگارش نامه‏ای یادآور شدم كه بررسی شود آیا چنین مسائلی روی داده‏است یا خیر و اگر هست آیا عاملان آن مجازات خواهند شد و یا اینكه‏اعلام بركناری عده‏ای كه چنین تخلفاتی را انجام داده‏اند تنها برای جنجال سازی بوده‏است و تمامی‏این‏ها به سركار خود برمی‏گردند مانند همان كسانی كه زمانی آن شكنجه‏ها ر انجام دادند و آبروی نظام را در عرصه‏های بین اللملی بردند و فیلمی‏از ان منتشر شد كه هیچ بیننده‏ای نتوانست ان را بیش از ده دقیقه نگاه كند و اكنون سخنانی درباره فعالیت‏های آن‏ها شنیده می‏شود كه چنانچه لازم باشد درباره‏ان‏ها سخن خواهم گفت."‌
وی با ابراز تاسف از چنین برخوردهایی گفت : " افرادی كه باید از تریبون مقدس نماز جمعه مسائل روز را برای مردم بازگو كنند به بهانه‏اینكه من به نظام توهین كرده‏ام تهت و افتراهایی را علیه بنده وارد كردند كه‏البته درهمین راستا برخی از نمایندگان مجلس نیز با ادبیاتی نامناسب به تكرار ان پرداختند. هرچند كه‏اگر وابستگان به نهادهای خاص و یا برخی از مطبوعات و صدا و سیما چنین مطالبی را مطرح كنند دور از انتظار نیست چرا كه‏این‏ها اجیر و اسیر هستند و باید این كار را انجام دهند و البته بسیاری دیگر نیز از مظان اتهام این‏ها به دور نیستند. از نظر این نهادها و مراكز و به ویژه برخی مطبوعات كسانی كه همفكر انان نیستند جاسوس ، ساده‏اندیش و افراطی هستند كه دچار فساد اخلاقی و اقتصادی شده‏اند. به مانند اینكه‏اخیرا یكی از روزنامه‏ها كه عادت دارد با آبروی دیگران بازی كند جمعی از كارگزاران نظام كه‏اخیرا نامه‏ای را نوشته‏اند افراطی و رانت خوار نامیده‏است حال اینكه به عنوان مثال یكی از امضاكنندگان این نامه محمدعلی نجفی است كه 8 سال وزیر آموزش و پرورش ،‌وزیر آموزش عالی كشور و رییس سازمان برنامه و بودجه بوده‏است كه زمانی كه من نماینده‏امام در حج بودم در آنجا به من كمك می‏كرد و اینك همین فرد را رانت خوار نامیده‏است. به نظر می‏رسد كه‏این نهادها خود را معیار و میزان الاعمال می‏دانند كه دیگران باید خود را با آن‏ها بسنجند. این‏ها به جای اینكه كسانی را كه به‏این كشور خیانت كرده‏اند مورد حمله قرار دهند به فرزندان انقلاب حمله می‏كنند و آبروی آن‏ها را می‏ریزند. همین اندازه نیز بگویم روزنامه‏ای كه چنین مطلبی را می‏نوسید مسئولش از دوستان نزدیك سعید امامی‏و همكار او بوده‏است كه به قول یكی از بزرگان حاشیه‏امن دارد و رویین تن است ، اگر اسفندیار رویین تن بود و تنها چشمش آسیب پذیر بود این برادر رویین تنی است كه چشمش نیز از آسیب مصون است."‌ كروبی با اشاره به‏انتشار اخبار دروغ در یكی از خبرگزاری‏ها كه‏ان نیزخود را مصون از هر چیزی می‏داند گفت :‌"‌ این خبرگزاری محترم به‏انتشار اخباز كذب عادت دارد به طوری زمانی كه جوانی به نام غنیان در این حوادث پس از انتخابات كشته شد این خبرگزاری به نقل از پدر این فرد نوشت كه گفته‏است موسوی مسئول خون فرزندش است كه پدر غنیان چندی بعد این خبر را تكذیب كرد. كه‏اینهم نمونه‏ای از آشكار شدن دروغ گویی برخی از رسانه‏هاست."‌
كروبی در ادامه گلایه‏های بسیاری داشت از ائمه جمعه‏ای كه با ادبیاتی نامناسب به‏او حمله كردند و تهمت و افتراهایی را نسبت به‏او وارد كردند و برای روشن شدن افكار عمومی‏از جایگاه‏افرادی كه چنین حرمت تریبون مقدس نماز جمعه را نگه نداشته‏اند به بیان برخی از ویژگی‏های شخصیتی آن‏ها پرداخت. وی گفت: " امام جمعه‏ای كه در كنار حرم ثامن الحج این حرف‏ها را می‏زند و بنده را تروریست می‏خواند گویی فراموش كرده كه در همان روزگار مبارزه كه طیف روحانیون آواره و بی خانه و كاشانه بوده‏اند و همه تحت تعقیب قرار داشته و یا تبعید بودند و بنده نیز به عنوان عضو كوچكی از این نظام در میان آن‏ها حضور داشتم ، ایشان به همراه جمعی دیگر با پول‏هایی كه در اختیار داشتند سفرهای متعددی به پاكستان داشت تا انكه به تبلیغ برای مرحوم آیت الله شریعتمداری بپردازد. ما كه به‏ایشان عیبی نگرفتیم ولی این روال طبیعی تاریخ است كه‏اكنون او از تریبون نماز جمعه به دفاع از جمهوری اسلامی‏بپردازد و بنده را ضد انقلابی و تروریست بداند."
كروبی با اشاره به سخنان امام جمعه تهران علیه خود گفت :‌"‌آقایی كه در تهران از تریبون نماز جمعه چنین حرف‏هایی را می‏زند همان فردی است كه هرچه من از دیگران سوال كردم سوابقی از ایشان نداشتند و همن اندازه‏از دوستانش شنیدم كه در صف اول درس آیت الله منتظری می‏نشسته و در زمانی كه برخی از دوستان نزدیك از مواضع ایشان گله مند بودند ایشان به شدت از مواضع او حمایت می‏كرده‏است و پس از امام جز مخالفین درجه‏اول آیت الله منتظری تبدیل شد و از این طریق رشد جهشی و غیر معقول پیدا كرد." كروبی با بیان اینكه من از ائمه جمعه‏انتظار چنین رفتارهایی را نداشتم گفت : "‌آیا نمی‏شد كه‏این پیشنهاد دلسوزانه را مورد بررسی قرار می‏دادند تا مورد رسیدگی قرار گیرد و ماموری و یا مامورینی كه متخلف بوده‏اند مجازات شوند و ان گاه به مردم بگوییم كه‏این رفتار از سوی مامور یا مامورینی خودسر صورت گرفته و ربطی به نظام جمهوری اسلامی‏ایران ندارد ؟ آیا باید با جنجال سازی و عبارت‏هایی تند چنین به نامه دلسوزانه‏انقلاب پاسخ داده می‏شد."‌
مهدی كروبی با اشاره به‏اظهارات مجلسی‏ها علیه وی گفت: "‌برخی دوستان مجلسی اظهاراتی را علیه بنده وارد كردند برخی از نمایندگانی كه‏این حرف‏ها را می‏زنند همان كسانی هستند كه در سایه عدم صلاحیت نمایندگانی كه رای آور بودند و البته جر اصلاحاتی‏های داغ نبوده و هیچ نامه‏ای را امضا نكرده بودند و چند دوره هم در مجلس حضور داشتند به مجلس راه یافتند و باید نیز اكنون در قدردانی از این چنین رفتاری این چنین نیز حرف بزنند. چرا كه دیگر نیازی نبود به دادگاه ویژه روحانیتی برگردد كه زمانی سید‏هادی خامنه‏ای ، محتشمی‏پور ، مرحوم خلخالی ، موسویان و آیت الله بیات را محاكمه می‏كردند چرا كه دیگر نمی‏شود به راحتی این افراد را محاكمه كرد و البته برخی از مسئولان دادگاه نیز رضایتی به‏این كار ندارند." وی همچنین به‏اظهارات امام جمعه موقت قم اشاره كرد و گفت : "‌از نظر بنده‏امام جمعه قم آیت الله جوادی و آیت الله‏امینی هستند و اینكه فردی را برای چنین مواقعی به عنوان امام جمعه معرفی می‏كنند جالب توجه‏است البته من به علت آشنایی كه با پدر مرحوم ایشان دارم درباره‏اظهارات ایشان واكنشی نشان نمی‏دهم و حرمت پدرش را نگه می‏دارم."
كروبی همچنین برای برخی از وابستگان به نهادهایی نظام كه‏اهانت‏هایی را نسبت به وی مطرح كرده بود پاسخی داشت. وی گفت :‌"‌برخی از برداران نظامی‏كه چنین حرف‏هایی را می‏زنند باید هم این گونه موضعگیری كنند چرا كه‏ان‏ها اكنون تمام مراكز اقتصادی و سیاسی را در اختیار دارند ولی این افراد متوجه نیستند یك فكر و اندیشه قائم به یك نفر و یا چند نفر نیست بلكه درون خانواده‏ها نیز نفوذ می‏كند به طوری درون خانواده برخی از این آقایان هم اختلافاتی وجود دارد كه‏اگر لازم باشد دران باره صحبت خواهم كرد."‌ وی افزود : "‌برخی از وابستگان به نهادهای نظام بسیار پهلوانانه وارد میدان شده‏اند و هر چه كه خواستند نسبت به بنده گفتند ولی یكی از همین معترضین كه در نهادهای شبه نظامی‏نیز فعال است فراموش كرده كه دولت وقت به علت همین رفتارها و كارهایش او را از وزارت اطلاعات اخراج و به جای دیگر منتقل كرد."‌
كروبی در ادامه‏این گفت وگو با تاكید بر اینكه چنانچه‏این روند ادامه پیدا كند مسائل دیگری را صریح از گذشته مطرح خواهد كرد به بیان واقعیت ماجرای ترانه موسوی پرداخت و تاكید كرد : "‌من از پشت پرده‏این ماجرا می‏گویم تا ببینم كسانی كه در مزمت دروغگویی صحبت می‏كنند برآشفته خواهند شد و در برابر این دورغ گویی موضع گیری كنند."
وی چنین ماجرا را شرح داد : " مدتی پیش در سایت‏ها ،‌خبری منتشر شد مبنی بر اینكه خانم ترانه موسوی به همراه تعدادی دیگر در حاشیه مراسم مسجد قبا ربوده شده‏است. مدتی بعد هرچند كه تعدادی از همان بازداشت شدگان آزاد شدند ولی ترانه موسوی آزاد نشد و سپس اعلام كردند كه خانواده‏اش بیایند و جنازه‏اش را تحویل بگیرند. در همان زمان به جای آنكه تحقیقاتی درباره‏این موضوع انجام شود در مقابل هیاهوی رسانه‏های بیگانه برخی مسئولان در اندیشه طراحی سناریویی برای به‏انحراف كشاندن این موضوع در داخل و خارج بودند. بنابراین طراحان نابغه و مدیرانی دور اندیش سناریویی را نوشتند. برای اجرای این سناریو به وسیله فردی كه نام او را نمی‏برم متوجه شدند كه خانواده‏ای عروسی دارند به نام ترانه موسوی كه در كانادا زندگی می‏كند و تنها نیاز به‏ان بود كه به صحنه سازی بپردازنند و خانواده‏این دختر را وادار به‏انجام مصاحبه‏ای كنند كه در ان بگویند دخترشان زنده‏است و در كانادا زندگی می‏كند. پس چند نفر از افراد نظامی‏،‌انتظامی‏و اطلاعاتی كه چهره‏هایی شناخته شده هستند به منزل این خانواده محترم و شریف می‏روند و خطاب به خانواده می‏گویند كه ترانه موسوی دچار سانحه شوختگی شده و برای انكه معلوم شود این عروس آن‏ها هست یا خیر بیایند و جنازه‏اش را تحویل بگیرند. در همین هنگام پدرخانواده می‏گوید كه عروس ما در ایران زندگی نمی‏كند و چون بزرگان خانه‏اهل سیاست نبوده و چهره‏های علمی‏هستند بسیار ساده به‏این موضوع نگاه كردند. در همین حال پدر خانواده به پسرش كه یكی از چهره‏های علمی‏و سیاسی است تلفن می‏كند و می‏گوید كه چنین ماجرایی روی داده و شماره تلفن دیگر پسرش شوهر ترانه را می‏خواهد كه فرزندش به‏او می‏گوید برادرش برای انكه بداند موضوع از چه قرار است به كانادا رفته وهنوز نرسیده كه بتوانند با او تماس بگیرند. در همین حال مادر متوجه می‏شود كه چنین اتفاقی افتاده و از حال می‏رود و به بیمارستان منتقل می‏شود. پدر خانواده وقتی كه متوجه می‏شود قضیه جدی است برای بار دوم با پسرش تماس می‏گیرد كه‏او متوجه می‏شود قضیه بیخ پیدا كرده و بنابراین خود را شتاب زده به منزل می‏رساند. او مشاهده می‏كند كه چند نفری در خانه حضور دارند كه برخی از آن‏ها از چهره‏هایی هستند كه در دوران دفاع مقدس حضور داشته‏اند كه‏این موضوع مرا به یاد سخنی از شهید حمید باكری می‏اندازد كه می‏گفت :‌" ای كاش ما درجبهه‏ها به شهادت برسیم زیرا اگر ماندیدم معلوم نیست كه چه بلایی بر سرمان آید و جز چه جمعیتی باشیم" این آقا كه دارای آگاهی سیاسی بود هنگامی‏كه با این افراد صحبت می‏كند می‏گوید كه نزد من این حرف‏ها را نزنید چرا كه من می‏دانم اصل قضیه چیست و حتی این اصطلاح را به كار می‏برد كه پیش كولی ملق نزنید. آن افراد نیز چون متوجه‏اگاهی این فرد می‏شوند از این جهت با او صحبت می‏كنند كه برای حفظ نظام و در مقابله با جنجال سازی‏های رسانه‏های بیگانه به صلاح است كه با آن‏ها همكاری كنند. در همان حال اعضای خانواده گفته‏اند كه شما از ما چه می‏خواهید آن‏ها می‏گویند كه شما در مقابل دوربین قرار بگیرید و بگویید كه ترانه زنده‏است. برادر شوهر ترانه‏ابتدا مخالفت می‏كند و می‏گوید كه‏اصل این قضیه صحیح نیست و از سوی دیگر ما هم تاحدودی چهره‏هایی شناخته شده هستیم و البته‏از آن‏ها پرسیده كه چنانچه چنین كاری انجام شود با ترانه واقعی چه كار خواهند كرد كه‏ان افراد گفته‏اند كه شما به‏این كارها كاری نداشته باشید و نگران نباشید. همچنین این خانواده گفته‏اند عكسی كه شما دارید عروس ما نیست كه‏ان‏ها می‏گویند شما به‏این كارها كاری نداشته باشید. در همین حال برادر شوهر ترانه كه یكی از چهره‏های علمی‏و سیاسی بوده‏است تحت تاثیر قرار می‏گیرد و فكر می‏كنید كه با انجام چنین كاری در مقابل سوءاستفاده بیگانگان ایستادگی می‏شود ولی او پیشنهاد می‏كند كه بروند و با پدر و مادر ترانه صحبت كنند. در همین حال این افراد شماره تلفن منزل آن‏ها را جویا می‏شوند كه برادر شوهر ترانه می‏گوید بنابراینكه‏ان‏ها منزلشان را تغییر داده‏اند ما شماره‏ای از آن‏ها نداریم و بردارم هم به مقصد نرسیده كه‏از او شماره شان را بگیریم. پدر شوهر ترانه نیز می‏گوید كه شاید حاج خانم (همسرش ) شماره‏ای در اتاقش داشته باشد ولی بنابر اینكه همسرش به بیمارستان منتقل شده بود در اتاقش بسته بود و كلید نبود كه‏افراد حاضر تصمیم می‏گیرند كه در اتاق را بشكنند كه با ممانعت اعضای خانواده رو به رو شده‏اند كه خطاب به‏این افراد گفته‏اند شما بروید و ما خودمان سعی می‏كنیم شماره تلفن آن‏ها را پیدا كنیم.ولی جالب توجه‏اینكه قبل از انكه‏اعضای این خانواده شماره تلفن پدر و مادر ترانه را پیدا كنند آن‏ها خودشان تلفن را پیدا می‏كنند. در همین راستا برادر شوهر ترانه با پدر مادر وی تماس می‏گیرد و می‏گوید كه شما تنها تا این اندازه صحبت كنید و خطاب به‏این آقایان می‏گوید كه‏این خانواده در جریان موضوع نیستند و در این اندازه تنها با آن‏ها صحبت كنید. چنین شد كه مادر و پدر ترانه موسوی در مقابل دوربین قرار گرفتند و گفتند كه دخترشان زنده‏است و در كانادا زندگی می‏كند. البته بعد از اینكه‏این خانواده متوجه شده‏اند كه‏اصل ماجرا چه بوده‏است بسیار ناراحت شده‏اند و می‏خواستند كه ماجرا را بازگو كنند كه همین برادر شوهر ترانه به‏ان‏ها گفته كه حرفی نزنید و گرنه سرنوشت شما معلوم نیست كه چه شود."‌
كروبی پس از شرح این ماجرا از دروغ گویی‏های مسئولان ابراز تاسف كرد و گفت :‌"‌این افراد اظهار كرده‏اند كه برای حفظ اصل نظام باید این خانواده‏اقدام به چنین كاری كنند ولی از نظر ما برای حفظ اصل نظام و پایبندی به قانون اساسی ، ارزشهای انقلاب و آرمآن‏های حضرت امام مهم است. حفظ اصل نظام بر پایه عمل به وعده‏هایی است كه به مردم داده‏ایم ولی متاسفم كه‏اینك از انقلاب برگشته‏ایم و با آبروی نظام بازی می‏شود."‌
وی تاكید كرد :‌"‌آیا مسئولان از این طریق می‏خواهند اعتماد مردم را جلب كنند ولی این آقایان بسیار بی تدبیر عمل كرده‏اند چرا كه مردم این قدر هوشمند هستند كه‏اصل موضوع را بفهمند."
كروبی با بیان اینكه برای مسئولان گوشه‏ای از حوادث تاریخی را بازگو می‏كنم گفت :‌" هنگامی‏كه در سال 41 مبارزات نهضت انقلاب اسلامی‏شروع شد یك سری افراد ناآگاه كه وابسته به حكومت بودند قصد داشتند تا با شبیه سازی ماجرای بهلول در حادثه مسجد گوهرشاد حركت امام را متوقف كنند. ماجرای بهلول از این قرار بود كه هنگامی‏كه حادثه مسجد گوهر شاد روی داد مدتی بعد عكس فردی سر وحال را در رسانه‏ها منتشر كردند و گفتند كه‏این همان فردی بوده كه عامل حادثه گوهرشاد بوده‏است ولی یك هفته طول نكشید كه‏اعلامیه مبسوطی در مشهد منتشر شد كه بر روی ان دو عكس چاپ شده بود. یكی عكس فردی كه‏ان‏ها می‏گفتند بهلول بوده و دیگر عكس بهلول واقعی كه معلوم شد این فرد مدت‏هاست كه در زندانی در افغانستان بوده‏است. این حادثه در 48 سال پیش روی داد و در ان زمان این قضیه برملا شد حالا چطور این مسئولان انتظار دارند كه در تهران و انهم در عصر ارتباطات حادثه‏ای روی دهد و كسی متوجه‏ان نشود."
كروبی افزود :‌" همان شبی كه فیلمی‏درباره ترانه موسوی از تلویزیون پخش می‏شد من قبل از انكه در جریان اصل ماجرا قرار گیرم تحت تاثیر قرار گرفتم ولی همان شب به مراسم عروسی رفتند كه در ان مراسم جوانی نزد من آمد و گفت آیا این‏ها فكر می‏كنند كه مردم نمی‏دانند چند تا ترانه موسوی در ایران وجود دارد و من از این حرف متعجب شدم و با خود گفتم من با این سن و سال و تجربه‏ای كه دارم به موضوع شك كردم ولی این جوان اصلا شك هم نكرده‏است."‌
وی با اشاره به موثق بودن مبنعی كه جزئیات ماجرای ترانه موسوی را به وی منتقل كرده‏است گفت :‌"‌می‏دانم كه‏ان‏ها از چه طریقی این ترانه موسوی را پیدا كرده‏اند و منبع خبر نیز موثق است واگر لازم باشد در این باره صریح تر صحبت می‏كنم تا مشخص شود كه نقش افراد تا چه‏اندازه بوده‏است."‌
وی همچین به مورد دیگری از رفتارهای برخی از مسئولان اشاره كرد و گفت :‌" در سالهایی كه قتل‏های زنجیره‏ای رخ داده بود هنوز انتخابات سال 76 برگزار نشده بود كه گفتند حرم امام (ره)‌را منفجر كرده‏اند و قصد داشتند تا در حرم حضرت معصومه نیز بمب گذاری كنند كه عامل ان دستگیر شده‏است. پس از گذشت یك هفته چند دختر را به تلویزیون آروند و آن‏ها بسیار سر و حال در مقابل دوربین طوری سخنرانی كردند كه‏از هر سخنران ماهری بهتر صحبت كردند. من درهمان زمان خندیدم و گفتم كه‏این موضوعی مسخره‏است مگر می‏شود كه فردی را بازداشت كنند و او را شكنجه كنند تا اعترافی كند و بعد با این سرعت و با این حالت آن‏ها را به مقابل دوربین بیاورند و آن‏ها نیز اعتراف كنند. نتیجه چنین كارهایی موجب روی دادن ماجرای قتل‏های زنجیره‏ای ،‌ نویسندگان و كشته شدن فروهر و همسرش می‏شود."‌
كروبی در ادامه خطاب به كسانی كه قصد دارند تا او را وادار به سكوت كنند گفت :‌"‌من تنها در برابر چنین رفتارهایی موضعگیری این چنینی ندارم بلكه همان طور كه می‏دانید نسبت به دوستان و همفكران خودم نیز چنین موضعگیری‏هایی را دارم. من بزرگترین نقش را در توفیق جریان اصلاحات داشتم ولی هنگامی‏كه‏اختلافاتی روی داد همان آقای بزرگواری كه من نقش موثری را در پیروزی اش در انتخابات داشتم از من حمایت نكرد و همین افراد بیشترین تلاش را برای ناكامی‏اصلاحات در سال 84 داشتند."‌كروبی در نهایت تاكید كرد :‌"‌ اكنون شرایطی را ایجاد كرده‏اید تا دیگر كسی جرات حرف زدن نداشته باشد ولی من باز می‏گویم كه‏این رفتارها و ایجاد رعب و وحشت مرا به سكوت وادار نمی‏كند و چنانچه لازم باشد برخی مسائل را مطرح می‏كنم."‌

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر